السَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ أَطاعَ اللهَ في سِـرِّهِ وَ عَلانِـيَـتِـهِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ جَعَلَ اللهُ الشّـِفآءَ في تُرْبَتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاِْ جابَـةُ تَحْتَ قُـبَّـتِهِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنِ الاَْ ئِـمَّـةُ مِنْ ذُرِّيَّـتِـهِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خاتَِمِ الاَْ نْبِيآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سَيِّدِ الاَْوْصِيآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ فاطِمَةَِ الزَّهْرآءِ ، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ خَديجَةَ الْكُبْرى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ سِدْرَةِ الْمُنْتَهى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ جَنَّةِ الْـمَـأْوى، أَلسَّلامُ عَلَى ابْنِ زَمْـزَمَ وَ الصَّـفا، أَلسَّلامُ عَلَى الْمُرَمَّلِ بِالدِّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلَى الْمَهْتُوكِ الْخِبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى خامِسِ أَصْحابِ الْكِسْآءِ، أَلسَّلامُ عَلى غَريبِ الْغُرَبآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى شَهيدِ الشُّهَدآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى قَتيلِ الاَْدْعِيآءِ ، أَلسَّلامُ عَلى ساكِنِ كَرْبَلآءَ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ بَكَتْهُ مَلائِكَةُ السَّمآءِ، أَلسَّلامُ عَلى مَنْ ذُرِّيَّتُهُ الاَْزْكِيآءُ ، أَلسَّلامُ عَلى يَعْسُوبِ الدّينِ ، أَلسَّلامُ عَلى مَنازِلِ الْبَراهينِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْئِمَّةِ السّاداتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُيُوبِ الْمُضَرَّجاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الشِّفاهِ الذّابِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى النُّفُوسِ الْمُصْطَلَماتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْرْواحِ الْمُخْتَلَساتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْجْسادِ الْعارِياتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الْجُسُومِ الشّاحِباتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الدِّمآءِ السّآئِلاتِ ، أَلسَّلامُ عَلَى الاَْعْضآءِ الْمُقَطَّعاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى الرُّؤُوسِ الْمُشالاتِ، أَلسَّلامُ عَلَى النِّسْوَةِ الْبارِزاتِ، أَلسَّلامُ عَلى حُجَّةِ رَبِّ الْعالَمينَ،

درس آموزی از عاشورا

13 آذر 1393 توسط یاسین

باور به کارآمدی شهادت در احیای دین

شهید مطهری(قدس سره) در تحلیل عاشورا، شهادت و شهید را یک موضوع و عنوان بزرگ اجتماعی می داند که با الگو قرار دادن آن، مردم می توانند نهضت مبارزه خواهانه و ظلم ستیزانه ای را بر پا دارند، وی در این رابطه می نویسد:
حسین(ع) یک سوژه ی بزرگ اجتماعی است. حسین بن علی(ع) در آن زمان یک سوژه ی بزرگ بود، هرکسی که می خواست در مقابل ظلم قیام کند، شعارش یالثارات الحسین بود. امروز هم حسین بن علی(ع) یک سوژه ی بزرگ است، سوژه ای برای امر به معروف و نهی از منکر، برای اقامه ی نماز، برای زنده کردن اسلام، برای این که احساسات و عواطف عالیه ی اسلام، در وجود ما احیا شود(مطهری، 1366، ج1، 175).
به اعتقاد شهید مطهری، سالار شهیدان حسین بن علی(ع) به اندازه ای به تأثیرگذاری شهادت اطمینان و اعتماد داشت که هیچ گاه حاضر نشد لحظه ای در آن تردید کند و یا حتی آن را به تأخیر اندازد. ایشان در تبیین این مطلب می فرماید:
امام(ع) وقتی خبر شهادت مسلم و هانی را شنید، این آیه را تلاوت کرد: مِنَ المُومِنِینَ رِجالٌ صَدَقُوا مَا عاهَدُوا اللهَ عَلَیهِ فَمِنهُم مَن قَضی نَحبَهُ وَ مِنهُم مَن یَنتَظِرُ وَ ما بَدَّلُوا تَبدِیلاً (احزاب، 23). در چنین موقعیتی اباعبدالله(ع) نمی گوید کوفه را گرفتند، مسلم و هانی که کشته شدند، پس کار ما تمام شد و شکست خوردیم، لذا باید برگردیم؛ بلکه آیه ای که متضمن وفاداری نسبت به خداست را تلاوت کرد، یعنی مسلم وظیفه ی خودش را انجام داد و اکنون نوبت ماست (همان، 304-303).
بر این مبنا، خود شهادت وسیله ای برای احیای دین محسوب می شود که جایگزینی هم نمی توان برای آن فرض کرد. بنابراین، به تعبیر شهید مطهری: به من (امام حسین) می گویند نرو، ولی خواهم رفت. می گویند کشته می شوم، مگر مردن برای جوانمرد ننگ است؟ مردن آن وقت ننگ است که هدف انسان پست باشد و بخواهد برای ریاست و آقایی کشته شود… اما برای کسی که برای اعلای کلمه حق و در راه حق کشته می شود، ننگ نیست… .
از این رو، شهادت آن حضرت(ع) تنها یک جریان خونین و مظلومیت تنها نیست که فراتر از غم و اندوه پیامی در بر نداشته باشد، بلکه نهضت و انقلابی عظیم است که در عین غمبار و غم انگیز بودن، مانند چشمه ای جوشان و خروشان کام جان حق جویان و حق طلبان را سیراب سازد. شهید مطهری خود در این باره می گوید:
اگر شهادت حسین بن علی(ع) صرفاً یک جریان حزن آور، یا یک مصیبت می بود و خون آن حضرت(ع) به ناحق ریخته می شد و شخصیت آن حضرت(ع) در واقع نفله می شد، هرگز آثار بزرگی به بار
نمی آورد. بلکه شهادت او از آن جهت این آثار را به دنبال می آورد که نهضت او یک حماسه ی بزرگ اسلامی و الهی بود (همان، 162).
به اعتقاد شهید مطهری(قدس سره) قیام شهادت طلبانه با هدف عظیم و مهمی چون احیای دین و تداوم بخشی به آن در تمام قرون و اعصار، برای خودش منطق خاصی دارد که با منطق دیگر کشته شده ها فرق بسیاری دارد که هرگز قابل مقایسه نیستند. منطق شهید چیزی جز تزریق خون به جامعه نیست. خود در این باره چنین می نویسد:
منطقه شهید، منطقی کسی است که برای جامعه ی خودش پیامی دارد و این پیام را جز با خون با چیز دیگری نمی خواهد بنویسید (همان، 280).
بر مبنای پیام داری و پیام آوری شهادت است که سید حسین محمد جعفری که به تجزیه و تحلیل قیام کربلا پرداخته می نویسد:
حسین(ع) با آگاهی کامل از وسعت ماهیت وحشیانه ی نیروهای ارتجاعی می دانست که پس از شهادتش، امویان زنان و کودکان را اسیر خواهند کرد و آنان را در بین راه کوفه و دمشق حرکت می دهند. کاروان اسرای خاندان بلافصل پیامبر(ص)، پیام حسین(ع) را تبلیغ می کند و قلوب مسلمانان را به تفکر در کل امر واداشته و وجدان آنها را بیدار می سازد. این دقیقاً همان چیزی بود که اتفاق افتاد. حسین(ع) در هدف خود موفق شد (جعفری، 1374، 242).
در حقیقت به نظر جعفری، همین پیام شهادت، که از طریق رنج و جانبازی به دست می آید، پیامی است که در وجدان بشری اثر ماندگار و جاودان می گذارد (همان، 240). به اعتقاد جعفری رمز ماندگاری دین در بهره گیری از نهضت کربلا در پیامی است که شهادت با خود حمل می کند و آن را به آیندگان منتقل می سازد.

منبع: مقالات عاشورایی، سایت حماسه عاشورا

 1 نظر

فرهنگ استبداد ستیزی و قیام در برابر ستم حاکمیت

13 آذر 1393 توسط یاسین

شیعه فرهنگ استبداد ستیزی و قیام در برابر ستم حاکمیت را از عاشورای حسینی آموخته است. امام حسین(ع) می‌توانست در برابر استبداد و بی عدالتی یزید، گوشه عافیت اختیار و چون بقیه مردم حجاز و عراق و شام دست بیعت به سوی خلیفه ناحق مسلمانان دراز کند و جان سالم به در برد. اما امام حسین(ع) کسی نبود که اصول اخلاقی را در پای منافع شخصی قربانی کند. امام به شیعیان فهماند که تحت هر شرایطی باید در مقابل استبداد و بی عدالتی حاکم ایستاد و در این راه همه ابزارهای مشروع را به خدمت گرفت. نگاهی ژرف ثابت می‌کند که حرکت امام حسین و خلق حماسه عاشورا بهترین راهکار مقابله با استبداد حاکم و تزویر و نفاقی بود که سراسر جهان اسلام را فرا گرفته بود: طبیعی است که نگاه به نهضت عاشورا به عنوان نهضتی در جهت کسب قدرت فقط در چارچوبی قابل پذیرش است که ما ماهیت دین را علاوه بر ارتباط با امر مقدس و ربوبیت، متضمن داعیه‌های اجتماعی و تلاش مستقیم برای ریشه‌کن کردن هر نوع گناه و فساد از راه‌های گوناگون همچون: به دست گرفتن قدرت و حاکمیت دینی، بدانیم. به اعتقاد بسیاری از اندیشمندان یکی از اهداف امام حسین در قیام عاشورا براندازی نظام ستم پیشه حاکم بود. هر چند قیام عاشورا در ظاهر نظامی شکست خورد اما خون حسین(ع) و یارانش پایه‌های حکومت امویان را سست و در نهایت به فروپاشی حکومت بنی امیه منجر گردید. پس قیام عاشورا فرهنگ استبداد ستیزی را در میان شیعیان نهادینه کرد. فرهنگی که به اعتقاد شیعیان تا ظهور امام زمان پایدار خواهد ماند. اکنون فرهنگ عاشورا و فرهنگ انتظار سازنده با هم عجین شده‌اند.

منبع: مجموعه مقالات سایت: نسل فردا

 نظر دهید »

حماسه عاشورا

26 آبان 1393 توسط یاسین


از نظر استاد شهید مرتضی مطهری، بهترین واژه ای که بیانگر عمق نهضت حسینی است کلمه «حماسه» است، نه نهضت یا قیام یا شورش و جز اینها.
«کلمه حماسه به معنای شدت و صلابت است و نیز به معنای شجاعت و حمیت. چنان که در ادبیات فارسی و عربی شعر و نثر حماسی داریم، حادثه و شخصیت حماسی نیز هست. شخصیت حسین بن علی علیهماالسلام صبغه حماسی دارد و باید با وجود و سرگذشت او یک احساس حماسی داشته باشیم، نه یک احساس تراژدی و مصیبت، رثا و نفله شدن. شخصیتهای حماسی جنبه نژادی و قومی دارند؛ یعنی مخصوص یک قوم و نژاد معین و یک آب و خاکند، اما در مورد امام حسین علیه السلام چنین نیست. او یک شخصیت حماسی است، اما حماسه انسانیت و بشریت، نه حماسه قومیت. سخن، عمل و روح امام حسین علیه السلام هیجان و حماسه مافوق حماسه هاست و علت شناخته نشدن ایشان نیز همین است. شخصیت امام از نظر شدت حماسی بودن و علو و ارتفاع جنبه انسانی بی نظیر است و ما این حماسه را نشناخته ایم.(1)
در اینکه شهادت امام حسین علیه السلام اسلام را تجدید حیات نمود شکی نیست(2). سؤالی که مطرح است این است که چه رابطه ای است میان شهادت امام حسین علیه السلام و زنده شدن اصول و فروع دین؟ استاد مطهری پاسخ می دهد:
«چون نهضت او یک حماسه بزرگ الهی و اسلامی بود، حیات تازه ای در عالم اسلام دمید. پس از شهادت ایشان رونقی در اسلام پیدا شد. امام حسین با حرکت بزرگ خود، روح مسلمانان را زنده کرد. ترس را ریخت و احساس بردگی و اسارتی را که اواخر زمان عثمان و تمام دوره معاویه بر روح جامعه حکمفرما بود، تضعیف کرد. به عبارت دیگر به جامعه اسلامی شخصیت داد. احساس شخصیت مسئله بسیار مهمی است که سرمایه ای بالاتر از آن برای اجتماع وجود ندارد. آنچه پیغمبر اسلام به مردم عرب داد و آنان را از حضیض پستی به اوج عزت رساند، ایمانی بود که به آن مردم شخصیت داد. امویین کاری کردند که شخصیت اسلامی را از میان مسلمین میراندند و امام حسین علیه السلام آن شخصیت را احیا کرد.
شخصیت دادن به یک ملت به این است که به آنها عشق و ایده آل داده شود، یا گرد و غبار از روی آن عشقها پاک کند. بعد از بیست، سی سال که تعالیم اسلام فراموش شده بود، امام حسین علیه السلام فرمود: «و علی الاسلام السَّلام اِذْ قد بُلیت الأمّة براعِ مثل یزید»(3). «انّی لم اخرج اَشِرا و لا بَطرا و لا مفسدا و لا ظالما، انّما خرجت لطلب الاصلاح فی امّة جدی»(4).
نهضت حسینی، تجسم عملی اسلام

مکتب مقدس اسلام جامع و دارای ابعاد درهم تنیده فردی، اجتماعی، اخلاقی، سیاسی و فرهنگی است. رفتار امامان معصوم تجلی ابعاد مختلف مکتب است.
اوج این تجلی پس از دوره کوتاه صدر اسلام در حادثه کربلا وجود دارد. از این رو برداشتهای ما از این حادثه باید متناسب با جامعیت و فراگیری آن باشد. به گفته استاد مطهری: «حادثه کربلا تجسّم فکر و ایده چند جانبه و چند بعدی اسلامی است. آنچه در جریان و عمل این حادثه تحقق پیدا کرده، اسلام است و همه برداشتهای صحیح از حادثه عاشورا به بخشی از آن اشاره کرده اند. صحیح اند ولی ناقص، کامل نیست؛ مثل برداشت دعبل خزاعی، کمیت اسدی، محتشم کاشانی، عمان سامانی و اقبال لاهوری. برداشت دعبل خزاعی از نهضت ابا عبداللّه ، به تناسب زمان فقط جنبه های پرخاشگری آن است. برداشت محتشم کاشانی، جنبه های تأثرآمیز و رقت آور، برداشت عمان سامانی یا صفی علیشاه عرفانی، عشق الهی و پاکبازی در راه حق. و دیگری از جنبه حماسی، اخلاقی، پند و اندرز و… و همه درست گفته اند، ولی برداشت هر یک از یک جنبه این نهضت است نه تمام آن.
اگر بخواهیم به جامعیت اسلام نگاه کنیم باید به نهضت حسینی نگاه کنیم. می بینیم امام حسین کلیات اسلام را عملاً در کربلا به مرحله عمل آورده و مجسم کرده است، ولی تجسّم زنده، حقیقی و واقعی، نه تجسم بی روح؛ چون اسلام مجسّم است. ائمه اطهار این همه به زنده نگهداشتن و احیای این حادثه توصیه کرده اند. در این حادثه مرد، زن، پیر و جوان، کودک، سیاه و سفید، عرب و عجم نقش دارند. و دارای جنبه های عرفانی و توحیدی، پاکباختگی در راه خداست. از یک سو امام علیه السلام مرد پرخاشگری است که در مقابل دستگاه جبار قیام کرده و می فرماید: «واللّه لا اُعطیکم بیدی اعطاء الذلیل و لا افرُّ فرار العبید»(5). «هیهات منّا الذلّة»… از سوی دیگر امام را در کرسی یک خیرخواه، واعظ و اندرزگو می بینیم که حتی از سرنوشت شوم دشمنان خودش ناراحت است که اینها چرا باید به جهنم بروند. او نمونه جدش بود که: «لَقَدْ جائکم رسولٌ مِنْ انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریصٌ علیکم بالمؤمنین رؤفٌ رحیمٌ»(6). در این مقام، امام حسین علیه السلام یکپارچه محبت و دوستی است که حتی دشمن خود را هم واقعا دوست دارد که نجات پیدا کند. از جنبه اخلاقی نیز حادثه عاشورا سرآمد است. ارزشهای اخلاقی مانند ایثار، وفا و مروت، مساوات اسلامی، برابری و برادری در آن موج می زند»(7).

فهرست منابع:
1- حماسه حسینی، ج 1، ص 121-113.
2- مفاتیح الجنان، زیارت امام حسین علیه السلام در عید فطر و قربان: «اشهد انک قد اقمت الصلاة و آتیت الزکاة و امرت بالمعروف و نهیت عن المنکر…».
3- اللهوف، ص 11؛ فی رحاب ائمة اهل البیت، ج 3، ص 74.
4- مقرّم، مقتل الحسین، ص 156؛ مناقب ابن شهر آشوب، ص 89. حماسه حسینی، ج 1، ص 174-161.
5- شیخ مفید، الارشاد، ص 235؛ مقرّم، مقتل الحسین، ص 280.
6- توبه / 128.
7- حماسه حسینی، ج 1، ص 312-289.


 نظر دهید »

تأثیر فرهنگ عاشورا بر سبک زندگی شیعیان

26 آبان 1393 توسط یاسین

هرچند الگویی که فرهنگ عاشورا برای سبک زندگی شیعه ارائه کرده و میراثی قوی و غنی است همچنان با نشاط و فعال ادامه حیات می‌دهد، اما هنوز نتوانسته‌ایم در فضاهای جدید، سبک زندگی مردم را بر اساس آموزه‌های دینی، قرآنی و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) شکل دهیم.

بسیاری از مکاتبی که با داشتن مبانی فکری، فلسفی و جهان‌شناختی برنامه‌ای برای زندگی انسان‌ها تدوین می‌کنند این دغدغه را دارند که چگونه فرهنگ و اندیشه‌های خود را در زندگی پیروان خود رخنه دهند. بنابراین تبدیل اندیشه‌ها به فرهنگ عمومی مردم یکی از دغدغه‌های برنامه‌ریزان و سیاست‌گذاران است.

بالاترین شکلی که یک اندیشه بخواهد در فرهنگ مردم تجلی پیدا کند این است که آن اندیشه از ظرفیت لازم برای شکل دادن به زندگی مردم و ارائه یک الگو برای زندگی آنها برخوردار باشد. یعنی یک سبکی باشد که بتواند زندگی مردم را براساس خود شکل و سامان دهد.

سبک زندگی عبارت از یک سلسله قواعد، ضوابط و معیارهایی که توجیه کننده چگونگی برطرف کردن نیاز‌های روزمره انسان‌هاست. مساله سبک زندگی که اخیرا مقام معظم رهبری به وضوح به آن اشاره کردند مساله بسیار مهمی است که متاسفانه در این زمینه موفقیت لازم را نداشتیم تا بتوانیم سبک زندگی مردم را بر اساس آموزه‌های دینی و قرآنی و مکتب اهل بیت(علیهم السلام) شکل دهیم.

حال سوالی در اینجا مطرح است که فرهنگ عاشورا چگونه در سبک زندگی شیعه نقش دارد و چه کار‌هایی می‌توان در دوران معاصر در این زمینه انجام داد؟

در پاسخ باید گفت: انسان‌ها در زندگی روزمره خود با نیازهای مختلفی سروکار دارند که خوراک،‌ پوشاک، مسکن، معماری و شهرسازی، حمل‌ونقل و روابط اجتماعی مهم‌ترین نیاز‌های انسان در یک زندگی روزمره است که برای برطرف کردن هر یک از آن‌ها به شکل‌های مختلف عمل می‌کنند. اما به آن قواعد و معیار‌هایی که سبب می‌شود شخص این نیازها را برطرف کند سبک زندگی گفته می‌شود.

سبک زندگی با توجه به نیارهای متعدد انسان‌ها از اجزای مختلفی تشکیل شده است و این مؤلفه‌های تشکیل دهنده سبک زندگی از عوامل مختلفی تاثیر می‌گیرند.

سبک زندگی انسان‌ها متاثر از عواملی است. یکی از این عوامل شرایط اقلیمی است به طوری که زندگی، پوشاک،‌ مسکن، حمل‌و‌نقل و… کسی که در یک منطقه سردسیر زندگی می‌کند با شخصی که در منطقه گرمسیر زندگی می‌کند متفاوت است.

یکی دیگر از عوامل اثرگذار بر سبک زندگی را اندیشه‌های دینی است. دین می‌تواند در کنار عواملی مثل شرایط اقلیمی بر روی سبک زندگی انسان‌ها اثر بگذارد به این معنا که اگر یک شخص مسیحی باشد متاثر از آموزه‌های این دین است و در نیازهای روزمره خود این آموزه‌ها را رعایت خواهد کرد.

شکی نیست که آموزه‌های دینی در همه ابعاد و لایه‌های سبک زندگی دخالت می‌کنند و دین می‌تواند در این امور اثرگذار باشد. بنابراین ادیان می‌توانند بخشی از سبک زندگی انسان‌ها را از همدیگر متمایز کنند. بر این اساس یک مسلمان سبک زندگی متفاوتی از یک غیر مسلمان دارد و این به معنای آن نیست که در تمام اجزای زندگی هیچ اشتراکی بین آن‌ها وجود ندارد. به عنوان مثال یک فرد مسلمان از هر گوشتی در غذای خود استفاده نمی‌کند یا در پوشاک خود یک‌سری معیارها را رعایت می‌کند که شاید یک غیر مسلمان آن‌ها را رعایت نکند.

در میان مسلمانان نیز شیعیان از یک سبک زندگی متمایز نسبت به غیرشیعیان برخوردار هستند. مراد از این سخن آن نیست که شیعیان در همه امور زندگی‌شان متفاوت از سایر مسلمانان هستند اما این وجه تمایز را می‌توانیم در پاره‌ای از موارد پیدا کنیم به طوری که یک شیعه و پیرو مکتب اهل بیت(علیهم السلام) در سبک زندگی متمایز با غیر شیعه است.

شیعیان به فرهنگ عاشورا به عنوان فرهنگی برآمده از اندیشه امامت معتقد هستند که قوام تشیع را تشکیل می‌دهد و تاثیر خاصی بر زندگی شیعیان داشته و شیعه را از غیر شیعه‌ها در پاره‌ای از جنبه‌ها متمایز کرده است.

فرهنگ عاشورا با مدیریت اهل بیت(علیهم السلام) از این ظرفیت برخوردار است که بتواند این تاثیر همه جانبه را در زندگی انسان‌ها داشته باشد به طوری که اگر این حادثه برای هر گروه یا اندیشه دیگری اتفاق می‌افتاد می‌توانست به پایان یافتن حیات اجتماعی آن اندیشه بینجامد.

با مدیریت و ابتکار اهل بیت(علیهم السلام)‌ این تهدید بزرگ در تاریخ شیعه تبدیل به یک فرصت شد. حادثه شهادت امام حسین(علیه السلام) و خون‌هایی که ریخته شد، می‌توانست به محدود شدن و از بین رفتن اندیشه اسلام ناب منجر شود اما با ابتکار و مدیریت ائمه(علیهم السلام) توانست به حیات اندیشه اسلامی بینجامد. بنابراین ائمه(علیهم السلام) ‌از این حادثه الگویی برای زندگی مسلمانان ساختند.

پاره‌ای از روایات واحادیث توصیه موکد بر زیارت امام حسین(علیه السلام) دارد و حتی برای کسانی که توفیق زیارت پیدا نکردند زیارت ایشان از راه دور سفارش شده است. برخی دیگر از سفارش‌ها در ارتباط با قداست و شرافت تربت امام حسین(علیه السلام) و جایگاه آن است که گفته شده تربت امام حسین(علیه السلام) پاس داشته شود و مستحب است سجده بر خاک تربت امام حسین(علیه السلام)‌ باشد یا کام کودکان تازه متولد شده با تربت امام حسین(علیه السلام) برداشته شود یا این‌که همراه با کسی که از دنیا می‌رود مقداری تربت گذاشته شود. همچنین مستحب است که تسبیحات حضرت زهرا(سلام الله علیها) و اذکاری که در دین ما وارد شده با تسبیحی باشد که دانه‌هایش از تربت امام حسین(علیه السلام) باشد.

همچنین بخش دیگری از این سفارشات بر اقامه مجلس عزا و گریه برای امام حسین(علیه السلام)، خواندن شعر در وصف ایشان و ذکر مصیبت آن حضرت توصیه کرده است. همچنین سفارش شده وقتی ایام شهادت امام حسین(علیه السلام) فرا می‌رسد مستحب است شیعیان به همدیگر تسلیت بگویند یا بعد از نوشیدن آب بر امام حسین(علیه السلام) سلام بفرستند.

نتیجه ابتکارات و توصیه‌های ائمه(علیهم السلام) را در خوردنی‌ها و آشامیدنی‌های شیعیان می‌بینیم، به عنوان مثال وجود غذاهای نذری که برای امام حسین(علیه السلام) طبخ و توزیع می‌شود این خیرات و مبرات که نذر امام می‌شود یا استقبال و پذیرایی که از عزاداران می‌شود درهیچ یک از گروه‌های اسلامی سابقه ندارد و این قدر مردم پایبند هستند که در اوج مشکلات اقتصادی این نذورات کم رنگ نمی‌شود، زیرا با اعتقادات شیعه پیوند خورده است. تبرک جستن از این نذورات به عنوان شفا دهنده و نجات دهنده‌ انسان از مشکلات بخشی از زندگی شیعیان شده است.

همین که شیعیان لباس خاص و ویژه عزاداری دارند یا لباسی که در مراسم تعزیه استفاده می‌شود نشان دهنده این موضوع است که شیعه را از غیر شیعه متمایز می‌کند.

در فضاهای شهری و معماری متاثر از فرهنگ عاشورا یک فضاهای کالبدی در محیط شیعه وجود دارد که در محیط غیر شیعه پیدا نمی‌شود. به عنوان مثال در شهرها و روستاهای شیعه‌نشین حسینیه، زینبیه، تکیه ‌و… می‌بینیم که در محیط‌های غیرشیعه این‌ها را نمی‌بینیم.

وجود سقاخانه‌ها در خیابان‌ها را که در گذشته با فرهنگ خاصی همراه بود از دیگر جلوه‌های این تاثیرپذیری است که متاسفانه این مورد کم رنگ شده یا برچیده شده است، اما در قدیم بخشی از فضاهای شهری را نشان می‌داد که برآمده از فرهنگ عاشورا بود. البته در دوران معاصر محل‌های آب خوردن که به نام امام حسین(علیه السلام) برای استفاده عموم گذاشته‌ می‌شد و بر روی آن‌ها تعابیری همچون این‌که “بنوش به یاد لب تشنه حسین(علیه السلام)” نوشته می‌شود، تداوم فرهنگ عاشورا و رخنه آن درلایه‌های زندگی روزمره مردم را نشان می‌دهد.

در گذشته اغلب مکانی ویژه تعزیه وجود داشت که گاه در ایام غیر محرم استفاده عمومی از آن می‌شد و گاهی ویژه ایام تعزیه بود، یا حتی منازلی بودند که بساط و وسایل عزاداری را در آن نگهداری می‌کردند.

این‌که در مناسبت‌ها، شیعیان پرچمی بر در منزلشان نصب می‌کنند یا نوشته و تصویری در منزلشان دیده می‌شود و برکت زندگی‌شان را به این می‌دانند و حتی در چینش منزل یک جای خوبی را به پدیده‌ای که با امام حسین(علیه السلام)، پیوند بخورد اختصاص می‌دهند حتی اگر این پدیده یک سوغاتی از کربلا باشد را بر دیوار نصب می‌کنند نشان از همین تاثیرپذیری و الگوگیری از فرهنگ عاشوراست. برخی مقید بودند و خانه‌ها را به گونه‌ای می‌ساختند که قسمتی برای اقامه روضه و برپایی مجلس روضه وجود داشته باشد. این‌ها تاثیر فرهنگ عاشورا در معماری و محل سکونت پیروان مکتب اهل بیت(علیهم السلام) است.

در آداب و تشریفات زندگی روزانه، از سجده بر تربت امام، سلام گفتن بر امام پس از نوشیدن آب، مقید بودن به شرکت در عزاداری امام در طول سال به ویژه ایام محرم این فرهنگ دیده می‌شود، به طوری که کمتر شیعی است که در ایام محرم به ویژه شب و روز عاشورا به گونه‌ای عرض ادب به محضر امام حسین(علیه السلام) نداشته باشد. حتی بسیاری از آن‌هایی که در شهرهای بزرگ زندگی می‌کنند روز عاشورا خود را مقید به گرد آمدن در روستاهای خود می‌دانند تا بازآفرینی شیرینی از خاطرات کودکی‌شان را که با عاشورا پیوند خورده است داشته باشند.

شیعیان در این ماه به احترام امام حسین(علیه السلام) از برپایی جشن‌ و هر اقدامی که بوی شادی دهد پرهیز می‌کنند. این کارها تداوم فرهنگ عاشورا در لایه‌های مختلف زندگی مردم است. که اگر به آنها مسائل شغل، ادبیات، آداب و رسوم زندگی و… را اضافه کنیم دنیایی از مطالب در این زمینه می‌شود.

تجربه تاریخی ما نشان می‌دهد فرهنگ عاشورا از ظرفیتی برخوردار است که با ابتکار و مدیریت ائمه (علیهم السلام) به عنوان بخشی از آموزه‌های دینی، نقش موثری در سبک زندگی مسلمانان ایفا کرده و می‌کند، بنابراین ما در گذشته در این امر بسیار موفق بودیم و راز ماندگاری فرهنگ کربلا با ابتکار ائمه(ع) همین بود که فرهنگ کربلا و عاشورا با همه اجزاء زندگی انسان‌ها پیوند خورده است.

این تجربه موفق تاریخی پیش روی ما است اما در دوران معاصر و بخش‌هایی از زندگی جدید ما که فرهنگ وارداتی وارد زندگی ما شده است به نظرمی‌رسد علمای ما نتوانستند کاری که ائمه (علیهم السلام) انجام دادند را به خوبی ادامه دهند.

حال سوال دیگری مطرح است و آن این که فرهنگ عاشورا در فضاهای مجازی و فناوری جدید تا چه اندازه توانسته حضور فعال داشته باشد و سبک زندگی یک شیعه را از غیر شیعه متمایز کند؟

این پرسشی است که نمی‌توان پاسخ مثبت و قابل دفاعی به آن داد، اما این تجربه موفق تاریخی با الهام از سیره ائمه(علیهم السلام) پیش روی ماست که همه ما را فرا می‌خواند با الهام از اهل بیت(علیهم السلام) ‌در این فضای زندگی جدید بتوانیم سبک زندگی جدیدی را برای شیعیان رقم بزنیم.

آنچه امروز به عنوان الگویی برای سبک زندگی شیعه داریم میراث پیشین است و حرکت جدیدی صورت نگرفته است، البته میراث پیشین آنقدر قوی و غنی است که همچنان با نشاط و فعال ادامه حیات می‌دهد، اما فضاهای جدید نیازمند پاره‌ای تدابیر جدید است که امیدواریم بزرگان به این موضوع اهتمام بورزند.

گفتاری از: حجت الاسلام محسن الویری* * عضو هیأت علمی دانشگاه باقرالعلوم (علیه السلام)

منبع: پایگاه جامع سبک زندگی سالم



 نظر دهید »

فرهنگ عاشورا

26 آبان 1393 توسط یاسین

حماسه عاشورا نقطه عطفی در تاریخ و فرهنگ شیعیان است. در تاریخ مذهب تشیع این واقعه به فراتر از یک رخداد تاریخی تبدیل شد. کربلا نه تنها در تاریخ تشیع، بلکه در الهیات، فقه و تفکر سیاسی شیعی به شد ت تاثیر گذار بود. تشیع از لحاظ فرهنگی حول این کانون قدسی خودش را بازسازی کرد. محوریت حماسه عاشورا در فرهنگ شیعی سبب شده هرگونه مطالعه تاریخی و جامعه شناختی درباب این مذهب، مستلزم تاکید و تمرکز بر این واقعه باشد. تداوم تاریخی هویت اجتماعی و فرهنگی شیعیان از خلال آیین های محرم و به تعبیری فرهنگ محرم بود. آیین های محرم به مثابه یک نظام فرهنگی، نمادها، ارزش ها، هنجارها و الگوهای خاص خودش را داشت. منشا این الگوها و ارزشها، در تجربه عینی حماسه سازان عاشورا بود. اهمیت کلیدی فرهنگ عاشورا در حیات تاریخی تشیع به حدی است که شرط بقای اجتماعات شیعی در سرتاسر جهان به این آیین ها وابسته است. جایی که تشیع ایمان و اعتقاداتش را متجلی می کند، در زمینه این آیین هاست. در مطالعات آیین های شیعی، عموما بر دو وجه آنها تاکید می شود: یکی اهمیت اعتقادی آنها و دیگری اهیمت تاریخی آنها برای اجتماعات شیعی. اما به نظر می رسد این مطالعات سبب شده اند که فرهنگ عاشورا در محدوده درونی اجتماع شیعیان مورد بررسی قرار گیرد. شاید لازم است امروزه با نگاهی وسیع تر و برمبنای شناختی از اجتماعات مختلف شیعی در سرتاسر جهان داریم، تاملی دوباره به این فرهنگ داشته باشیم. به همین سبب در این نوشتار کوتاه به نقش میان فرهنگی و فرافرهنگی عاشورا در میان اجتماعات شیعی و همچنین در زمینه رابطه شیعیان با سایر فرهنگ ها و اجتماعات اشاره خواهم کرد. شیعیان در سرتاسر جهان، با زبان و فرهنگ و سنن اجتماعی مختلفی که دارند، در این زمینه آیینی فرهنگ عاشورا با یکدیگر همدل و متحد می شوند. در ایام محرم است که شیعیان سرتاسر جهان در یک وحدت ایمانی و آیینی، هویت مشترکشان را به نمایش می گذارند. زبان مشترک شیعیان برای تعامل دینی و اعتقادی با یکدیگر بیش از همه در بستر اشتراکات همدلانه آنها درباره فرهنگ عاشورا است. تنوع درونی شیعیان، از فرقه های مختلف شیعی گرفته تا پیروان مراجع دینی گوناگون، آنگاه که در زمینه آیین محرم قرار می گیرند، وحدت و یگانگی ایمانی را تجربه می کنند. به نظر می رسد وجه ناشناخته فرهنگ عاشورا، ویژگی فرافرهنگی و فراتاریخی آنست. منظورم از واژه فراتاریخی، درکی از تاریخ است که در کنه خودش بیانگر یک تفاوت هستی شناختی با تاریخ دنیوی و کرونولوژیک ما است تا در بطن خودش بتواند هستی انسان را تقلیل یافتن به جهان خاکی نجات دهد. از سوی دیگر نیز بیانگر برخی از خصیصه های انسانی است که معمولا در علوم اجتماعی از آنها به عنوان پدیده های عام بشری یاد می شود که در همه زمان ها و مکان ها بوده اند. حقیقت متجلی در فرهنگ عاشورا، که می‌توان آن را یکی از باشکوه ترین تجلی گاه های حقیقت و مبارزه حق علیه باطل در تاریخ بشر دانست، آنقدر عظیم و فراگیر است، که در محدوده یک مذهب یا یک فرهنگ نمی گنجد. به همین دلیل هرآنکس که سودای حق طلبی دارد، فارغ از اینکه در چه مذهب و جامعه ای باشد، می تواند حقیقت عاشورایی را در حد خودش درک کند. عاشورا نسبتی معنوی با فطرت بشری دارد. به همین سبب شاهد مشارکت مسیحیان، زرتشتی ها،هندوها، بودایی ها، جینی ها، یهودی ها، در فرهنگ محرم هستیم. آنها امام حسین را نه به عنوان یک امام شیعی، بلکه به عنوان یک رهبر حق طلب می شناسند. حقیقت عاشورا فراتر از محدوده های تعلق به یک فرهنگ و مذهب است، گویی معنایی که واقعه عاشورا خلق کرده، برای جهای انسانی در معنای عام و گسترده آنست. لذا مواجهه ای عمیق با این واقعه، مستلزمی درکی عمیق و جهان وطنی است، زیرا حقیقت عاشورا در کنه خودش تقلیل پذیر نیست، هرچند هرکس از ظن خودش، بدان می پیوندد، و این همه سنت های عزاداری بیانگر آنست که هرکس به قدر فهم خود از این دریا برداشته است. عاشورا بیانگر منطق دیگری در حیات است، منطقی که با عقل ابزاری که محور جهان بینی انسان مدرن است، همخوان نیست، ضمن اینکه عقل معیشت اندیش جهان سنتی نیز آن را به قامت خود دراورده است، اما عاشورا بیانگر جهانی است انسانی در معنای ناب خودش. به همین سبب در همه گستره های تنوع جامعه بشری ،می تواند مخاطب خودش را داشته باشد. مولفه ای در این واقعه بزرگ هست که پیر و جوان، زن و مرد، مسلمان و غیر مسلمان و هرآنکس که با این واقعه در نگاهی فراگیر مواجه شود، می تواند بهره ای داشته باشد. عاشورا در معنای خاص خودش، بیانگر تلاش هستی شناختی برای انسان در راستای ارزشهایی والایی است که بدان اعقتاد دارد و اینکه انسان بودن خودش را فدای منافع موقتی خودش نکند. محاسبه‌ای است از جنسی دیگر، برای کسانی که همچون ابر-انسان زندگی کرده‌اند. به همین دلیل عاشورا را باید در معنای عمیق و عام انسانی مورد بازتفسیر قرار داد و از صرف فروکاهش این واقعه بر زمان و مکان منافع خودمان برحذر باشیم. لذا باید با عاشورا هم در مقام تاریخ دنیوی خودمان و هم در مقام تاریخ قدسی و در چرخه ای فراتر زمان و مکان طبیعی خودمان مواجه شویم.

 

منبع: سایت انسان شناسی و فرهنگ http://anthropology.ir

 نظر دهید »
  • 1
  • 2

سلام آخر زیارت عاشورا

السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین

تاریخ امروز


  • ابزار بدون تبلیغات
  • ذکر ایام هفته

    اوقات شرعی به افق جهرم

    اوقات شرعی

    آرشیوها

    • تیر 1399 (2)
    • خرداد 1398 (3)
    • مرداد 1397 (1)
    • تیر 1397 (2)
    • خرداد 1397 (8)
    • دی 1396 (1)
    • آذر 1396 (1)
    • اردیبهشت 1396 (3)
    • دی 1395 (1)
    • آذر 1395 (1)
    • مهر 1395 (1)
    • شهریور 1395 (3)
    • بیشتر...